فصل 5

الگوی نگاره – کلمه استنتاج

افزایش سود در ضمن درس

معلم ، در خلال سال تحصیلی 1381-1380 ، چندین بررسی از جمله فراگیری کلمه دیداری و حفظ کردن ، تحلیل میزانی که کلمات با تکرار زیاد در دسته ای از کلمات قرار می گیرند ، توسعه مهارت های آواشناسی و تحلیل ساختاری ، خواندن مستقل کتابخونی و سطح خواندن نائل شده ، انجام داد .

کلمه دیداری

شاگردان همگی با هم در طول سال ، با 1029 کلمه به جز کلماتی که افراد در هنگام خواندنشان با آن ها مواجه می شدند ، روبرو شدند . 377 کلمه از این ها حاصل اولین هفته های چرخه PWIM   بود . به یاد ماندن آن کلمات در اردیبهست ماه و دوباره در شهریور ماه سنجیده شد . به طور متوسط ، شاگردان 91 درصد کلمات خارج از متن را در سنجش های اردیبهشت و شهریور تشخیص دادند . پایین ترین شاگرد 59 درصد به یاد داشت .

کلمه دیداری مانند کلمات با تکرار بسیار

معلم بازشناسی شاگردان را از فهرست های دولج که کلمات با تکرار بسیار است ، می آزماید . کلمات با تکرار بسیار کتاب های معمول در پایه های تا کلاس سوم در این فهرست ها است . شاگردان به طور متوسط 87 درصد کلمات را با دامنه ای بین 49 تا 100 درصد بازشناسی می کنند . پانزده نفر از 22 شاگرد 90 درصد کلمات یا بیشتر را بازشناسی می کنند . این یافته از آن جهت واجد اهمیت است که این برنامه درسی به طور منظم کلمه دیداری را بر طبق فهرست هی از پیش تهیه شده معرفی نمی کند . علی رغم آن ، کلمات با تکرار بسیار به طور منظم ظاهر می شوند ، که منطقی است و این شاگردان کلاس اول به نظر مشغول یادگیری آنها با میزان پیشرفت مناسب هستند .

مهارت آوایی

بازهم ، این برنامه درسی مهارت های آواشناسی را به صورت یک به یک با روش از پیش تدوین یافته معرفی نمی کند . شاگردان ، خود ، کلمات را تحلیل کرده و مفاهیم صدای کلمات را به طور استنتاجی پدید می آورند یا معلم شاگردان را برای کشف صداهای اول یا آخر کلمات و متعلقات ساختاری کلمات در حالی که با کلمات دارای آن نمودها روبرو می شوند ، هدایت می کند .

در فروردین ماه ، معلم آزمون اسامی را برای شاگردان اجرا کرد . ( شاگردان در این آزمون برای رمز گشایی کلمات ناآشنا ، که برخی از آنها تمام ترکیبات اساسی را در بردارند ، کوشش می کنند ) . نمره کامل این آزمون بیانگر آنست که همه روابط اساسی حرف – صدا در هنگام رمز گشایی کلمات درست به کار رفته است . متوسط نمره 81 درصد بود . پایین ترین نمره 62 درصد شد . چهار شاگرد نمره 95 درصد یا بهتر کسب کردند . شکل این روش از عملکرد معمول کلاس های اول که مورد سنجش قرار می گیرند به طور قابل ملاحظه ای بهتر است .

کتاب خواندن ( اغلب به طور مستقل ) در طول سال

این تعداد با دامنه ایی از 60 ( تقریباً دو کتاب در هر هفته ) تا 300 یا بیش تر است . متوسط کتاب های خوانده شده حدود 200 عدد است .

سطح نایل آمده در خواندن 

آزمون تشخیصی آلبرتا از22شاگرد ثبت نام شده در طول سال به عمل آمد. با این آزمون می توان پیشرفت خواندن را برحسب سطح پایه کلاس ها تخمین زند. دوازده شاگرد در سطح "آخر پایه 1" قرار داشتند. دو نفر در میانه پایه 6، 3 نفر در میانه پایه 4، شش نفر در آغاز پایه 3، ودو نفردر پایان پایه دو. شش نفر در پایان پایه 1 یا آغاز پایه 2، وسه نفر در میانه پایه سطح 1. متوسط قدری بالاتر از سطح پایان پایه 2، که شاگردان معمولی پایه دوم را تمام میکنند، بود.

منطق اساسی

نظر به این که بسیاری از الگوهای تدریس تاریخچه ی نسبتاً طولانی دارند که توسعه دهندگانشان آنها را در خلال چندین « نسل » پیراسته اند، بنابراین، در هر ویرایش، الگوهای تدریس افزون برآنها چند الگوی جدید اما ارزشمند است. الگوی نگاره- کلمه استنتاج الگوی بسیار جالب ، جدید وبه دلیل پهنه زمینه ها و گستره کاربردهایش فوق العاده است.

از زمینه تحقیقات سواد آموزی برخوردار است. این زمینه به نحوه ای که شاگردان به طور کلی سواد می آموزند (به ویژه نحوه یادگیری خواندن و نوشتن) ، وسواد آموزی در همه زمینه های برنامه درسی ، و توسعه شناختی توجه دارد. توسعه کنترل فرا شناختی مهم است (در آن فرایند یادگیری نحوه یاد گیری بنا می شود ) . امیلی کالهون این الگو را در طول بیست سال توسعه داد و، همچنان که خواهید دید، کاربردهایش شاگردان را برای افزایش چشمگیر پیشرفت خود توانمند ساخته است.

ماهیت یادگیری شاگرد وقتی که شاگردان دانش مربوط به زبان متن ( تحلیل آواشناسی و ساختاری

) و مهارت های استخراج و سازماندهی اطلاعات در همه زمینه های برنامه درسی را توسعه می دهند ، محور اصلی است. به معنایی، این نهایت الگوی بساختگرا است  زیرا سواد آموزی کلی پایه ای است که بر آن اساس سواد مرتبط با برنامه درسی ، توسعه می یابد.

توسعه زبان کودکان

فراگیری طبیعی زبان نخستین منبع کودک است. تا زمانی که اغلب کودکان کشورهای توسعه یافته به سن پنج سالگی می رسند، می توانند بین چهار تا شش هزار لغت را با درک بشنوند و بگویند ، و تا این زمان ساختار پایه زبان را طبق قواعد دستوری توسعه داده اند. می توانند جملات پیچیده و مبادلات پیام های طولانی تر را درک کنند. جملاتی می سازند که شامل حروف اضافه و حروف ربط است و پیوند های علت و معلولی مثل « اگر حالا به مغازه برویم ، می توانیم طهماسب را در موقع برگشتن ببینیم. » آنها کلمات را هضم میکنند، با کلمات بازی می کنند ، و با عروسک ها و حیوانات بسیار مکالمه دارند ، یعنی، به ترکیب فکر به همان صورت که در هنگام نوشتن انجام خواهند داد می پردازند و کلمات را دست کاری می کنند. فراگیری طبیعی زبان یکی از مهیج ترین پیش درآمد ورود کودکان به فرهنگشان است. هنگامی که این یاد گیرندگان به مبادله پیام می پردازند و یاد می گیرند فکرشان را به کلمات در آورند احساس عظیمی از قدرت و رضایت شخصی کسب می کنند.

کودکان در ساخت الگوی نگاره –کلمه استنتاجی با نگاره هایی از مناظر نسبتأ آشنا روبرو می شوند. کلمات را با شناسایی چیزها ، حرکات و کیفیت هایی که باز شناسی می کنند از نگاره «بیرون می کشند». خطی از موارد به سوی نمودار دور نگاره که در آن کلمه یا عبارت نوشته می شود ، می کشند، به این صورت مواردی را که شناسایی کرده اند به کلماتی پیوند می زنند که هم اکنون در مجموعه معلومات لغوی شنیداری/ گفتاریشان که به طور طبیعی توسعه یافته ، قرار دارد.

فرایند یادگیری خواندن و نوشتن

خیلی چیزهای دیگر درباره فرایند تقریبأ جادویی که کودکان ارتباطات بین زبان در حال رشد سریع و دنیای نوشتن کتابی را می سازند، وجود دارد. در این زمان درک می کنیم که توسعه خواندن و نوشتن مستلزم وقوع انواع یادگیری است.

الگوی نگاره – کلمه ی استنتاج به طور مستقیم به توسعه ی معلومات لغوی- دیداری روی می آورد . نخست ، شاگردان با بیرون آوردن لغات از نگاره آن ها را خوانده و هجی می کنند . سپس ، این لغات را بر کارت های بزرگ معلوما لغوی می گذارند به طوری که برایشان قابل رویت باشد و معلم بتواند برای آموزش گروه از آن استفاده کند .شاگردان همچنین ،مجموعه کارت های معلومات لغوی کوچکتر خود را می گیرند . این لغات را دسته بندی کرده و با فرهنگ نگاره ای لغات مطابقت می دهند تا درک خود را کنترل کنند و معنای کلمات را تازه سازند . شاگردان کارت های لغات خود را در « بانک های لغت » یا جعبه های لغت نگه می دارند و در موقع نیاز از آن ها استفاده می کنند و در واقع آن ها را برای ساختن جمله ترتیب می دهند .

امروزه ، تشخیص داده شده که توسعه ی معلومات دیداری – لغوی مجرای لازم سوادآموزی است . PWIM   این توسعه و نیز مساله یادسپاری کلمات در مغز ، نحوه ی حرکت آن ها به حافظه ی درازمدت آن ها و در دسترس قرار دادن آن ها برای بررسی نحوه ی کار الفبای زبان انگلیسی را موردنظر قرار می دهد.

الگوی نگاره – کلمه ی استنتاج شاگردان را و دسته بندی کلمات تازه ی شان ، ساختن مفاهیمی که به آن ها در شناسایی کلماتی که قبلاً " ندیده اند می تواند کمک کند ، وامی دارد . زبان انگلیسی دارای 44 صدا در بیش از 200 و بعضی می گویند بیش از 250 شکل به نمایش در می آید "

به طور خلاصه ، اگوی نگاره – کلمه ی استنتاج بر توانایی تفکری استنتاجی شاگردان تاکید دارد . به شاگردان توانایی تعمیماتی که پایه ی تحلیل ساختاری و آواشناسی است ، می دهد . و به توانایی اندیشیذدن آن ها توجه دارد . بنابراین ؛ اصل عمده ای از این الگو توانمند بودن شاگردان در ساختن تعمیماتی است که برایشان قراردادهای زبان آشکار می سازد .

ادامه در یادداشت بعدی