فصل 9:

یادگیری از طریق عرضه مطالب پیش سازمان دهنده[1] 

راهنمایی، که یک تور موزه هنری را با گروهی از شاگردان دبیرستانی شروع می کند به آنان می گوید: «می خواهم مطلبی را که به شما در فهم نقاشی ها و مجسمه هایی که می بینید کمک کند، در میان بگذارم. در واقع هنر، هر قد هم که جلوه درونی فرد به حساب آید ولی به طرق مختلف بازتابی از فرهنگ و ازمنه به وجود آمدن آن است. این مطلب را می توان در آغاز، به روشنی و با ملاحظه تفاوت هنر غربی و شرقی متوجه شد. با این حال، این که، هنر در هر فرهنگی، با تغییر آن فرهنگ تغییر خواهد کرد نیز درست است و ما به همین دلیل از دوره های هنری یاد می کنیم. این تغییرات اغلب در فنون، مطالب، رنگ ها، و سبک های هنرمند انعکاس می یابد. تغییرات اصلی اغلب در شکل های هنری پدید آمده منعکس می شوند.»

راهنما در این تور، موقعی که شاگردان به نقاشی ها و مجسمه ها نگاه می کنند، تفاوت هایی را که نتیجه تغییرات در زمان است نشان می دهد. می پرسد، «اینجا را ببینید درا ین نقاشی تمام بدن شخص با خرقه پوشیده است و نشانی از آدم درون این لباس ها نیست! کلیسا در قرون وسطی می آموخت که جسم مهم نیست و روح همه چیز است». وی زمانی بعد یادآوری می کند، در این نقاشی «ملاحظه می کنید که چگونه این مرد با بازوان عضلانی خود بر روی کره زمین استوار ایستاده است. این گویای دیدگاه رنسانس است که در آن انسان در مرکز جهان قرار دارد و بالاخره جسم، عقل، و قدرتش بسیار مهم هستند.»

معلم هنر، سازمان دهنده ای را که معنای آن در این مورد، مفهوم اساسی مورد استفاده تاریخ دانان هنر است از پیش به کار می برد. این سازمان دهنده با در برداشتن بسیاری از مطالب درون آن سازمان دهنده می تواند نمودهای ویژه اشیاء هنری مورد مشاهده را به خود پیوند دهد. در این نمونه درس، معلم به این صورت چیزی را که دیوید آزوبل به نام «داربست عقلی» می خواند فراهم ساخته تا شاگردان افکار و حقایقی را که در خلال درس با آنها مواجه می شوند، بسازند.

جهت الگو

دیوید آزوبل صاحب نظر فوق العاده ای در تعلیم و تربیت است. اول، وی یادگیری مطلب درسی را به طور مستقیم هدف خود قرار می دهد. دوم، او از بهبود روش های ارائه آموزش (سخنرانی و از روخوانی) در زمانی که صاحب نظران آموزشی و منتقدان اجتماعی دیگر به اعتبار این روش ها اعتراض دارند و از حالت انفعالی یادگیری بیانی ایراد می گیرند، طرفداری می کند. آزوبل از تسلط بر مطالب درسی به شیوه عرضه مطالب بی پروا از کسانی که از روش های اکتشافی آموزش «آموزش باز» و یادگیری مبتنی بر تجربه طرفداری می کنند، سخن می گوید.

همچنین، آزوبل یکی از روان شناسان بسیار نادری است که خود به طور هم زمان آموزش، یادگیری و برنامه درسی را مخاطب می سازد. نظریه یادگیری کلامی معنی دار او سه مطلب را در نظر دارد: 1ـ چگونه دانش (محتوای برنامه درسی) سازمان می یابد. 2ـ عقل چگونه برای جریان پردازش اطلاعات جدید (یادگیری) کار می کند. 3ـ چگونه معلمان در هنگام ارائه مطالب جدید به شاگردان (تدریس) می توانند این دو نظر برنامه درسی و یادگیری را به کار گیرند.

هدف ها و فرض ها

توجه عمده آزوبل کمک به معلمان در سازماندهی و انتقال مقدار بسیاری از اطلاعات تا حد ممکن معنی دار و مؤثر به شاگردان است. به اعتقاد او، کسب اطلاعات هدف مهم بلکه ضروری آموزش بوده و بعضی نظریه ها می توانند هادی معلمان در وظیفه انتقال دانش بسیار به دانش آموزان باشند.

به عقیده آزوبل عامل اصلی و تعیین کننده میزان معنی دار بودن مطلب جدید و مقدار دریافت و نگهداری آن در ذهن مقدار ساخت موجود در شناخت فرد است. قبل از آن که به توان عرضه مطالب جدید را مؤثر ساخت، باید بر پایداری و روشنی ساختارهای شاگردان افزود. از طریق تحکیم ساخت شناخت دانش آموزان کسب و نگهداری اطلاعات برای آنان آسان می شود. این عمل را می توان با ارائه مفاهیم حاکم بر اطلاعاتی که به آنها می دهیم، انجام داد. مثال مورد اشاره در موزه هنری، ارائه نظر راهنما است که بیان می کرد هنر بازتابی از فرهنگ و تغییرات فرهنگی است. او با ارائه این مطلب، داربست عقلی به وجود آورد تا شاگردان با آن بتوانند اطلاعات موجود در نقاشی ها را واضح تر ملاحظه کنند. آزوبل این نظر را که یادگیری از طریق گوش دادن، دیدن، یا خواندن لزوماً طوطی وار، غیر فعال، و یا بدون معنا است رد می کند.

معنی دار چیست؟

به عقیده آزوبل، معنی دار یا بی معنی بودن مطالب بیشتر به آمادگی فراگیر و سازمان مطالب ارتباط دارد تا روش عرضه مطالب. اگر فراگیر با «زمینه» صحیحی آغاز کند و اگر مطالب سازمان یافته باشند، آنگاه یادگیری می تواند معنی دار شود.

آیا یادگیری پذیرش غیر فعال است؟

آزوبل می گوید: «خیر!»، مشروط بر فراهم بودن شرایط مناسب. اذهان تماشاچیان، یا شنوندگان می تواند در طول سخنرانی، یا شکل دیگری از آموزش توضیحی، به طور کامل فعال باشد.

سازماندهی اطلاعات: ساخت دانش رشته و ساخت شناخت

طبق نظر آزوبل طریقی که رشته علمی سامان می یابد با طریقی که افراد دانش را در اذهان خود (ساخت شناخت خود) سازمان می دهند برابر است. وی در اظهار نظر خود بیان می دارد که هر یک از رشته های علمی دارای ساختاری از مفاهیم (و / یا فضایا) است که به طور سلسله مراتبی سازمان می یابند (آزوبل، 1963، صفحه 18). یعنی، در بالاترین طبقه هر رشته علمی تعدادی از مفاهیم بسیار وسیع و مجرد وجود دارند، و مفاهیم مجسم تر در سطوح پایین تر سازمان آن قرار می گیرند. شکل 1ـ9 ساخت مراتب رشته اقتصاد را که در آن مفاهیم مجردتر در طبقه بالاتر هرم مفاهیم قرار دارد نشان می دهد.

معانی ضمنی برای برنامه درسی

اندیشه های آزوبل درباره مطالب درسی و ساخت شناخت دارای معانی مستقیم و مهمی برای سازمان برنامه درسی و شیوه های تدریس است. او از دو اصل، «تفکیک تدریجی[2]» و «تشکل مجدد[3]» برای راهنمایی سازمان محتوا در رشته های درسی و پایداری مفاهیم در ساخت شناخت شاگرد و توصیف نقش ذهنی او، استفاده می کند.

تفکیک تدریجی به این معنا است که در ابتدا مطالب کلی تر و انتزاعی تر درس می آید، سپس به تدریج مطالب جزیی تر و اختصاصی تر درس ارائه می شود. تشکل مجدد به این معنا است که نظریات نو باید به طور آگاهانه به محتوای آموخته شده قبلی مربوط گردد. به عبارت دیگر، تداوم برنامه درسی به صورتی سازمان یابد که هر یادگیری بعدی با دقت به آموخته های قبلی مربوط شود. چنان چه همه مطالب یادگیری، مفهوم سازی شده باشند و بر حسب تفکیک تدریجی ارائه گردند، بالتبع تشکل مجدد در پی آن خواهد آمد، و این در هر حال مستلزم همکاری فعال فراگیر است. درس در نتیجه هر دو اصل به تدریج، در ذهن فراگیر جای می گیرد.

معانی ضمنی برای تدریس

پیش سازمان دهنده ها به استحکام ساخت شناخت و تقویت حفظ اطلاعات جدید ابزار اصلی هستند. آزوبل سازمان دهنده ها را به عنوان مطلب پیش گفتار قبل از ارائه مطالب درسی و در سطحی انتزاعی تر و کلی تر از خود مطالب درسی توصیف می کند. هدف سازمان دهنده ها توضیح مطالب درسی مورد نظر از پیش، یکپارچگی، و هم پیوستگی آن با مطالب پیش آموخته ( و نیز کمک به فراگیر برای تمیز مطالب جدید از مطالب پیش آموخته) است (آزوبل، 1968، ص 148). مؤثرترین سازمان دهنده ها آنهایی هستند که از مفاهیم، اصطلاحات، و فرضیه های در حال حاضر آشنا برای فراگیر استفاده می کنند و با قیاس ها و شکل های مناسب همراه هستند.

سازمان دهنده خود مطلب مهمی است و لازم است آموخته شود. ممکن است سازمان دهنده مفهومی یا عبارتی از ربط باشد. در هر مورد برای توضیح و توسعه سازمان دهنده باید وقت صرف کرد، زیرا فقط پس از آن که سازمان دهنده به طور کامل فهمیده شد می توان مطالب درسی متوالی و پی آمد آن برای یادگیری را سازمان داد. به طور مثال، شاگردان باید ابتدا به طور کامل مفهوم فرهنگ را فهمیده باشند بعد معلم از آن به طور مؤثر برای سازمان دادن اطلاعات واقعی درباره گروه های مختلف فرهنگی استفاده کند. سازمان دهنده ها، معمولاً مبتنی بر مفاهیم اصلی، فرضیه ها، تعمیم ها، اصول، و قوانین یک رشته تحصیلی می باشند. به طور مثال، مقدم بر درس یا متنی که سیستم طبقه ای کاست در هندوستان را بیان می کند می توان سازمان دهنده ای مبتنی بر مفهوم لایه بندی اجتماعی را ارائه داد. به طور مشابه، مطلب کلی «تغییرات تکنولوژیکی می تواند تغییرات اصلی در جامعه و فرهنگ ایجاد کند»، می تواند پایه ای برای سازمان دهنده ای برای مطالعه مکان ها و دوران تاریخی متعدد باشد.

دو نوع سازمان دهنده ـ توضیحی و مقایسه ای[4] وجود دارد. سازمان دهندگان توضیحی یک مفهوم اساسی را از پیش در بالاترین سطح انتزاع فراهم می آورند، این سازمان دهندگان شاید مفاهیمی که از سطح انتزاعی پایین تری برخوردار باشند را هم در بر گیرند. سازمان دهندگان توضیحی داربست ذهنی که شاگردان اطلاعات جدید را در آن قرار دهند به وجود می آورند. سازمان دهندگان توضیحی به خصوص، به دلیل فراهم آوردن داربست ذهنی برای مطالب ناآشنا مفیدند. به این صورت مفاهیم اصلی اقتصاد پیش از بررسی شرایط اقتصادی یک شهر می آید.

سازمان دهندگان مقایسه ای، از سوی دیگر، بیشتر با مطالب نسبتاً آشنا به کار می روند. آنها طوری تدوین می یابند تا مفاهیم جدید و قدیم را برای جلوگیری از ابهام ناشی از شباهت آنها متمایز سازند. به طور مثال، هنگامی که به فراگیر تقسیم بزرگی را می دهند، یک سازمان دهنده مقایسه ای ممکن است برای جلب توجه به تشابهات و تفاوت های بین حقایق ضرب و حقایق تقسیم به کار رود.

الگوی تدریس

الگوی تدریس به وجود آمده در این جا مبتنی بر افکار آزوبل درباره مطالب درسی، ساخت شناخت، یادگیری دریافت فعال، و سازمان دهندگان است.

مراحل تدریس

الگوی سازمان دهنده دارای فعالیت سه مرحله ای است. مرحله نخست ارائه پیش سازمان دهنده است، مرحله دوم ارائه مطالب درسی یا مطالب مورد نظر یادگیری است؛ و مرحله سوم تحکیم سازمان شناخت می باشد. مرحله سوم ارتباط مطالب یاد گرفتنی درس با نظریات موجود در ذهن را می آزماید و فرایند فعال برای یادگیری فراهم می آورد. خلاصه ای از این مراحل تدریس در جدول 1ـ9 آمده است.

جدول 1ـ9ـ مراحل الگوی پیش سازمان دهنده

مرحله اول

ارائه پیش سازمان دهنده

مرحله دوم

ارائه مطالب یا وظیفه مورد نظر برای یادگیری

منظورهای درس را مشخص کنید.

سازمان دهنده را ارائه دهید:

            نمودهای معرف را تعیین کنید.

            از مثال ها استفاده کنید.

            زمینه بسازید.

            تکرار کنید.

آگاهی فراگیری از تجربه و دانش مرتبط را برانگیزید

مطالب را ارائه نمایید.

توجه را حفظ کنید.

سازمان را آشکار سازید.

نظم منطقی مطالب یادگیری را آشکار کنید.

مرحله سوم:

تحکیم سازمان شناخت

اصول توافق مجدد یکپارچه را به کار برید.

یادگیری فعال پذیرا را برانگیزید.

گرایش انتقادی به موضوع درسی را فرا خوانید.

واضح گردانید.

 ادامه در یادداشت بعدی