خلاصه نویسی فصل 12 :

تدریس غیر مستقیم       فراگیر در کانون

 این روش تدریس بر اساس دیدگاه مراجع محور راجرز طراحی شده است .در این دیدگاه عقیده برآن است که مشاور فقط نقش تسهیل گر را دارد و به مراجع کمک می کند تا نیاز ها و مشکلات خود را شناسایی کرده و به حل آن بپردازد. دراین روش مشاور راه حلی را ارایه یا انجام نمی دهد بلکه با همدلی و توجه به فرد کمک می کند تابیان احساسات کند و مشکل را خود شناسایی کند .

روش تدریس مبتنی براین دیدگاه نیز برکانونی بودن فراگیر تاکید دارد. این دیدگاه راجرز به آموزش پرورش و نوع یادگیری هم تسری پیدا کرده است.

معلم در تدریس غیر مستقیم یک «تسهیل گر» است و با شاگردان روابط مشاوره ای دارد.معلم به دانش آموزان کمک می کند تا نظرات جدیدی در باره زندگی خود، کار آموزشی خود،و مناسباتشان با دیگران کشف کنند.

در اینجا هدف محتوایی بیشتر با سبک های یادگیری دراز مدت و رشد شخصیت فردی تاکید دارد نه توالی یادگیری

معلم در این روش شخصی صبور ایت و دیدگاه وسیع یادگیری در دراز مدت را فدای فشار برای به دست آوردن نتایج فوری نمی کند.

جهت یابی الگو  

هدف هاو فرض ها

1-    تدریس غیر مستقیم تسهیل یادگیری را در کانون توجه قرار می دهد. در این روش رسیدن دانش آموز به یکپارچگی بیشترفردی، اثر بخشی،وارزیابی واقعی خود کمک می کند. هدف معلم کمک به دانش آموزان برای فهم نیاز ها وارزش هایشان به صورتی است که آنها بتوانند بطور اثر بخش تصمیمات خود را هدایت کنند.

2-    در این روش دانش آموزخود گردانی می کند و معلم توانایی دانش آموزان در تعیین مسایل خویش و یافتن راه حل برای آنها را مورد توجه قرارمی دهد.معلم نقش آیینه را بازی می کند و با تفسیر های قرینه ای بازتابی بر آگاهی دانش آموزان از احساسات و ادراکات خویش می افزاید.

3-    معلم به صورت «یک خود دیگر خیر خواه» عمل می کند یعنی می گذارد دانش آموزان در مورد احساسات خود صحبت کنند بدون آنکه قضاوت ویا ارزشیابی در مورد احساسات انجام دهد.برای مثال دانش آموزی که در خواندن، مشکل تمرکز حواس دارد به جای دادن راه حل برای رفع حواس پرتی به دانش آموز کمک می کند به بیات احساساتی درمورد خود و دیگران بپردازد که باعث عدم تمرکز در موقع خواندن می شود و بعد از بیان احساسات ،خود دانش آموز تغییرات مناسب را مشخص می سازد.

تدریس غیر مستقیم چهار کیفیت دارد:1- ابتدا معلم از خود گرمی و پاسخدهی نشان می دهد اصالت علاقه به شاگرد پذیرش را به عنوان یک فرد ابراز می کند. 2- در تدریس غیر مستقیم معلم نتیجه گیری اخلاقی نمی کند. 3- شاگرد در بیان احساسات آزاد است اما نمی تواند معلم را کنترل کند.4-این رابطه از هر گونه فشار و تحمیل فارغ است.

سندرم نشو نما

1)فراگیر احساس خود را رها می کند. 2)بینش خود را توسعه می دهد وبه دنبال آن 3)اقدام و 4) یکپارچگی که به جهت یابی جدید می انجامد.

دانش آموزان با ابراز احساسات یا تخلیه احساسات می توانند به مساله نگاه کنند وبینش در فرد ایجاد شود. نشانه های بینش از عبارات خود دانش آموز که نشان دهنده رفتار بر مدار علت ومعلول است به دست می آید. در نمونه که بیان می شود،دانش آموزی است که داستانها و اشعار خود را برای سایر دانش آموزان و در سر کلاس حاضر نیست بخواند و از این کار احساس شرمساری می کند . در واقع ترس از این دارد که دوستانش او را مسخره کنند.معلم از احساس او می پرسد و بیان می کند که آیا این اشعاررا برای افراد دیگر خوانده ؟ دانش آموز می گوید:پدر ومادر او و معلم نفر سومی است که آن داستان ها را خوانده اند .معلم پیشنهاد می کند که خواندن سر کلاس را امتحان کند، بدون اینکه نام نویسنده برده شود در این صورت می تواند واکنش دانش آموزان را متوجه شود.در نمونه تدریس مذکور دانش آموز درک می کند که مساله در ترس خودش نهفته است و نه در امکان قضاوت عینی دیگران . دانش آموز می تواند با رهایی از هیجانات گزینه های خود را روشنتر درک کندو دست به اقدامات جدیدتر بزند.معلم نیز سعی می کندتا فضای سالمی ایجاد کند وبه تدریج اقدامات درست دانش آموزان منجر به موقعیت یابی همه جانبه تر و تازه تر می شود.

پذیرش نقش راهبردی ارشادی

دانش آموز و معلم مسوولیت بحث را به طورمشترک می پذیرند ولی به هر حال معلم باید در برخی از اوقات جهت هدایت یا کنترل مکالمه ،پاسخ هایی از نوع ارشادی داشته باشد. پاسخ مناسب از نوع ارشادی غیر مستقیم عباراتی هستند که به شروع مباحثه کمک می کنند.برای مثال :«درباره اش چه فکر می کنی؟»«می توانی درباره اش بیشتر حرف بزنی؟»

معلم در پاسخ های غیر مستقیم  تفسیر،ارزشیابی یا نصیحت نمی کند،بلکه به باز تابش ،توضیح،پذیرش،و نمایش ادراک می پردازد.معلم فقط تفسیر را در جاهایی بکار می برد که نسبت به پیشرفت وبه بن بست نرسیدن مکالمه احساس اطمینان کند.برای مثال:«شما این کار را می کنید زیرا...»

همچنین عبارات مشاوره ای مستقیم به ندرت استفاده می شود. زمانی که معلم می خواهد نظر او را به طور ضمنی تغییر دهد مثلا:«فکر نمی کنی بهتر باشد اگر....»

الگوی تدریس

الگوی تدریس به صورت فعال است. دراغلب موقعیت های غیر مستقیم،حوادث خود آشکار می شوند و طرح فعالیت ها انعطاف بیشتری دارد و قابل پیشگویی نیستند اما با توجه به غیر قابل پیشگویی بودن دارای توالی و مراحلی است.

گام اول:معلم موقعیت کمک را تعریف می کند.این گام شامل سخنان ساخت دهنده مشاور برای تعریف آزادی شاگرد در ابراز احساسات ،قوانین مصاحبه، نوع ارتباط بیان می شود.

گام دوم:معلم با پذیرش و توضیح دانش آموز رابه ابرازاحساسات منفی و مثبت،کشف وبیان مشکل ترغیب می کند.

گام سوم: دانش آموز به بینش می رسدیعنی روابط علی و معلولی جدید را در می یابد،معنی رفتار گذشته خود را می فهمد،کشف مساله می کند و به کشف احساسات خود می پردازد.

گام چهارم: دانش آموز در جهت طرح ریزی و تصمیم گیری باتوجه به مساله حرکت می کند،نقش معلم روشن ساختن جانشین هاست.

گام پنجم: گزارش اقدامات خود را می دهد،بینش بیشتری به وجود می آورد،اقدامات مثبت تر و یکپارچه تر و درحال افزایشی را برنامه ریزی می کند. این گام می تواند در یک جلسه ویا دو جلسه انجام گیرد.

سیستم اجتماعی

در اینجا هنجارها همان آزادی ابراز احساسات و خود مختاری در تفکر است.در این روش پاداش بکار می رود اما از تنبیه استفاده نمی شود.پاداش ها بیشترظرفیت درونی است که شامل شناخت خویش و اعتماد به نفس که توسط خود دانش آموز به وجود می آید.

اصول واکنشی

یعنی معلم به دانش آموز نزدیک می شود،باشخصیت و مسایل آن همدلی می کندو به سبکی واکنش نشان می دهد که به آنها کمک کنداحساسات خود را تعریف کنند ومسوولیت اعمال خود را بپذیرند.

کاربرد

الگوی تدریس غیر مستقیم در سه زمینه شخصی ،اجتماعی و تحصیلی کاربرد دارد.در زمینه شخصی فرد احساسات دوباره خوذ را کشف می کند.در مشکلات اجتماعی،دانش آموزان احساسات خود را درباره روابط با دیگران را کشف کرده و چگونگی تاثیر احساسات خود را بر این روابط بررسی می کنند.در مشکلات تحصیلی،دانش آموزان احساسات خود در باره شایستگی و علایقشان را کشف می کنند.

معلم برای استفاده اثر بخش از الگوی تدریس غیر مستقیم باید مشتاق پذیرش این مطلب باشد که دانش آموز می تواند بفهمد واز عهده زندگی خویش برآید واعتقادبه این توانمندی از طریق نگرش و رفتار کلامی به دانش آموز منتقل می شود.معلم درباره دانش آموز داوری نمی کند.

در این الگو معلم بطور موقت،تفکرات و احساسات شخصی را کنار می گذاردو احساسات و تفکرات دانش آموز را منتقل می کند. مشاوره غیر مستقیم بیشتر بر عناصر عاطفی بیش از عناصر معقول تاکید دارد.

یکی از استفاده های مهم آموزش غیر مستقیم هنگامی است که کلاسی از حرکت وامانده و معلم کلاس را به واسطه تمرین و موضوع درسی به جلو می راند.در نمونه ای  معلم کلاس اول راهنمایی بی رمق از شکست، برای حل مشکلات انظباطی و فقدان علاقه مندی کلاس،تصمیم می گیردآموزش دانش آموزان محور را آزمایش کند. او به رویکردهای غیر مستقیم برای کمک به دانش آموزان در پذیرفتن مسوولیت بیشتر در آموختن به خود و اطمینان بر این که موضوع درسیباید با نیازها و سبک های یادگیریشان مرتبط باشد روی آورد.