فصل 13
توسعه مفاهیم مثبت از خویشتن
شخص درونی پسران، دختران، مردان و زنان
این فصل اولین فصلی است که سعی میکند به طور مفهومی مهمترین عنصر آموزش و پرورش عمومی یعنی حالات نشو و نمای حاصل از آموزش را مطرح سازد.
پیام عمده این است که شاگردان نه تنها میتوانند محتوای تحصیلی و مهارتهای اجتماعی را یاد بگیرند بلکه میتوانند نحوه یکپارچه ساختن ذهن خود و با آن دستیابی به محیط و کمک و استفاده متقابل از تبادل با محیط را نیز یاد بگیرند.
مفهوم حالت نشو و نما
هدف از این بحث و بررسی و توجه به تجاربی است که معلمان در فرصتهای موجود در محیط آموزشی مدرسه، ناحیه، دانشگاه، و مؤسساتی چون ادارات مناطق آموزشی و مراکز رشد حرفهای و سایر مؤسسات در جهت رشد حرفهای و سایر مؤسسات در جهت رشد حرفهای خود کسب میکنند. مطالعه موردی درباره بیش از 300 معلم از 21 ناحیه در 7 منطقه به عمل آمد و برای بیش از 2000 نفر دیگر پرسشنامه فرستاده شد.
بدینسان برحسب اطلاعات بدستآمده از انواع فعالیتهای آموزشی افراد عناوین «رسمی»، «زاییده همکاری گروهی» و «شخصی» تعیین شد. در این بررسیها تعامل پویای فرد با محیط کانون توجه است.
فرصتهای رسمی برای رشد کارکنان
شرکتکنندگان در طیفی قرار میگیرند که در یک طرف آن افرادی قرار دارند که در فعایتهایی که از سوی منطقه (احتمالاً فقط در یکی دو آموزش گروهی یا ارائه بحث و یا یکی دو بازدید ناظران یا مستشاران تعلیماتی) الزامی اعلام شده است، شرکت میکنند، و نیز کسانی قرار میگیرند که آگاهی کمی از فرصتهای اندک موجود دارند و در طرف دیگر طیف کسانی قرار میگیرند که بسیار فعال و آگاه بوده و برای رشد و اعتلای حرفهای خود طرح و نقشه دارند.
فرصتهای زاییده از همکاری همتایان
این فرصتها طیفی را تشکیل میدهند که در یک سوی آن افرادی قرار میگیرند که هیچگونه مباحثه حرفهای با معلمان دیگر ندارند و در سوی دیگر آن کسانی قرار میگیرند که روابط یا تعامل نزدیک و مکرر با معلمان دارند، از روابط آموزشی و مشورتی قابل اطمینان (با هدف گرفتن یا دادن اطلاعات یا هر دوی آنها) برخوردارند، و با افراد دیگر جمع میشوند تا نوآوریها یا ابتکارات جدید در بهبود آموزش را فراخوان و معرفی کنند.
قلمرو شخصی
برخی از معلمان در زندگی خود در یکی دو زمینه مشارکت به طور فوقالعادهای فعال میباشند، و برخی دیگر به طور کلی از غنای محیطی که در آن به سر میبرند استفاده نمیکنند. ما کسانی را مییابیم که اهل مطالعهاند و کسانی دیگری را مییابیم که به سختی میتوانند نگاهی به عناوین روزنامهها بیفکنند، برخی از افراد را ملاحظه میکنیم که در تلاش برای شرکت در تورهای مسافرتی هستند و کسان دیگری را میبینیم که هرگز پایشان را از منطقه خود فراتر نگذاردهاند.
حالات نشو و نما
برای ما قدری شگفت آور است که میبینیم سطوح تحرک با این قلمروها همبستگی دارند. یعنی، کسانی که به لحاظ حرفهای فعالترند به لحاظ شخصی هم پر تحرکترند. ما در جستجوی یافتن دلایل آن به این نتیجه رسیدیم که تفاوت در سطوح فعالیت توسط جهتی به وجود میآید که افراد در ارتباط با محیط هایشان در پیش میگیرند. این جهتگیری برحسب تأثیر اجتماعی تعدیل میشود.
اثر اجتماعی
دوستان و همکاران نزدیک، جوّ محیط کار و همسایگی آن، همگی در معرض نشو و نمای افراد قرار میگیرند. دوستان و همکاران مثبت و پر تحرک و جوّ اجتماعی مثبت سبب میشود تا افراد بیش از زمانی که به حال خود رها میشوند فعالیت کنند. محیط جمع افزا برای اقدام جمعی و برای ایجاد جوّ همکاری حرفهای که مشوق حالات نشو و نمای افراد باشد ضروری است.
سطوح فعالیت
هرچند جهتیابیها در ارتباط با نشو و نما را میتوان روی طیف بهتر نشان داد، لیکن افراد، به تدریج و در طول زمان انگارههایی با مرزهای متمایز به وجود میآورند که میتوان آنها را طبقه بندی کرد.
گیرندگان خوش برخورد و سیری ناپذیر
نمونههای ما در اینجا، افرادی پخته و پر تحرکی هستند که یاد گرفتهاند محیط را با خود موافق کنند و نحوه استفاده از آن را به خوبی در اختیار خود گیرند.
ما با توجه به زندگی فردی این نوع گیرندگان خوش برخورد میتوانیم آنها را شناسایی کنیم. آنها با دارا بودن سطح بالا و آگاهی بسیار مشخص میشوند، لیکن بهترین مشخصه آنها یکی دو زمینهای است که با شور و شعف در آن اشتغال دارند. این زمینهها تا حدی برای افراد متفاوت است. یکی ممکن است ولع سیری ناپذیری در مطالعه داشته باشد؛ یکی دیگر ممکن است مشتری پر و پا قرص نمایش باشد. آنها همچنین بوسیله پشتکار خود مشخص میشوند. آنها همچنین بیش از دیگران مشتاقند تا نظراتی را که در زندگی خصوصی خود بدست میآورند به درون محل کار خود وارد سازند و در تدریس خود از آنها استفاده نمایند.
گیرندگان تابع
حدود 10 درصد از افراد مورد مطالعه ما با نیمرخ مربوط به « گیرندگان خوش برخورد و سیری ناپذیر» جور بودند. ده درصد دیگر که ما آنها را گیرندگان فعال مینامیم نیز کاملاً با جنبههای محیطی خویش درگیر بودند. لیکن، بیشترین تعداد (تقریباً 70 درصد) را افرادی متعلق به نمونهای که ما آن را «گیرندگان تابع» مینامیم تشکیل میدادند.
بنظر خصوصیات متمایز این گیرندگان تابع آسودگی کم و بیش آنها در ارتباط صمیمانه با محیط و میزان وابستگی بسیار زیاد آنها به بافت اجتماعی اطراف بود. به عبارت دیگر میزان فعالیت آنها بیشتر به شخص کنار آنها وابسته بود. فرد از این نمونه، هنگامی که با سایر گیرندگان تابع همراه میشود شخصی نسبتاً غیر فعال میگردد.
گیرندگان محیط
در حالی که گیرندگان تابع، در توصیف ما، دارای نگرشی نسبتاً دوستانه، هر چند نسبتاً غیرمتهّورانه، نسبت به
محیط می باشند، لیکن تقریباّ 10درصد افراد مورد بررسی انرژی خود را صرف دور ساختن خود از فرصت های نشو ونمای خود میکنند. ازآنجا که این افراد جهتی را برگزیدهاند که درآن به داشتن روابط مثبت به محیط فرهنگی خود رغبتی نشان نمیدهند، آنها راگیرندگان محتاط نام می گذاریم. می توانیم این حالت را در زمینههای حرفهای و خانوادگی مشاهده کنیم.
نمونه محتاط ما فقط درصورتی در برنامه رشد کارکنان شرکت میکند که برنامه الزامی باشد. او در ضمن از این که درآنجا حضور دارد نیز عصبانی است. محتوای دوره را، هر چه که می خواهد باشد، بد میداند و سعی میکندکه از دنبال کردن فعالیتها خودداری کند.
حتی با این وجود، نمونه محتاط ما فارغ از بافت اجتماعی اطراف خود نیست0 در مدارس با جوّ و فضای مثبت نگرشهای منفی خود را آنچنان ( علنی ) بیرون نمیریزند0 می توانند در معیت افراد خوش رفتار در تلاش برای بهبود آموزشی قرار گیرند0 همسر مثبتی که در برابر عقاید شک آمیز آنها با طبعی نیکو شکیبا است، آنها را در فعالیتهایی مشارکت میدهد که جالب توجّه باشد0 در موقعیتهای خوب، استفاده از فرصتهای زندگی خود را یاد می گیرند0
رشد حالات بهتر نشو و نما
ما معلّمان میخواهیم به عنوان افراد نشو و نما داشته باشیم و نیز میخواهیم به شاگردانمان کمک کنیم تا جهتهای بهتری برای نشو و نمای خود بیابند0 این موارد به طور نزدیکی به یکدیگر متّصلند، زیرا اولین تأثیر ما بر شاگردانمان الگویی است که ما به عنوان افراد برای آنها میسازیم0 اگر تابعیت را الگو قرار دهیم، آن را تشویق میکنیم0 اگر ما فعّالیت و از درون خارج شدن و دست یافتن به دنیای بیرونی را الگو قرار دهیم، حالات تحرک را تشویق میکنیم0 خبر خوشایند این است که بیشتر تمایل به پیشرفت به مراحل بالاتر را داریم تا مراحل پایینتر0
الگوهای تدریسی که در این کتاب توصیف میشود نیز ابزار قوی و خوبی هستند0 جامعه یادگیری مبتنی بر تشریک مساعی – که با الگوهای فعال برای گردآوری و تفسیر اطلاعات، بررسی مسایل جاری اجتماعی، و جستجوی راههای یادگیری بیشتر مجهز شده – اثر خود را بر دانشآموزان خواهد گذارد0 جّو یا فضای اجتماعی فعّال و خوب اثر خود را خواهد داشت.